هویت تاریخی خلیج فارس درخطر است /بررسی تخریب شواهد تاریخی در سواحل در پانزدهمین جشنواره ملی خلیج فارس |
در نشست تخصصی با موضوع «میراث تاریخی خلیج فارس؛ شناخت و حفاظت آن» که همزمان با دهم اردیبهشت، روز ملی خلیج فارس از سوی مرکز گردشگری علمی-فرهنگی سازمان دانشجویان ایران برگزار شد آثار تغییر اقلیم و تاثیرات آن بر شواهد تاریخی خلیج فارس بررسی شد. |
|
|
|
|
به گزارش مرکز گردشگری علمی-فرهنگی سازمان دانشجویان ایرن به نقل از روزنامه پیام ما، در هفتمین رویداد پانزدهمین جشنواره ملی خلیج فارس به آن پرداختند. بر اساس این بررسی، شواهد تاریخی و هویتی بندرهایی که به خلیج فارس راه دارند، با تصرف زمین در حال نابودی است. این روند در حالی است که اثار تغییر اقلیم هم به روند از دسترفتن شواهد تاریخی سرعت بخشیده است. دیروز در نشست تخصصی با موضوع «میراث تاریخی خلیج فارس؛ شناخت و حفاظت آن» که همزمان با دهم اردیبهشت، روز ملی خلیج فارس از سوی مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران برگزار شد، حاضران به این موضوعات پرداختند.
در ابتدا حسین توفیقیان، عضو هیئت علمی پژوهشکده باستانشناسی نگاهی اجمالی و آسیبشناسانه به بنادر تاریخی خلیج فارس داشت و با نشان دادن تصاویری از تخریبی که در طول یک دهه گذشته در بنادر رخ داده، روند آسیبها را بررسی کرد.
او درباره سیراف گفت: «سیراف از بنادری تاریخی است که مجموعه مفصلی از آثار را در خود جای داده است که از نظر باستانشناسی و ظرفیت گردشگری بسیار اهمیت دارد. اما ضروری است که مدیریت گردشگری به درستی انجام شود تا به این آثار و بهخصوص دره لیرو که یکی از شاهکارهای خلیج فارس است، آسیبی وارد نشود.»
به گفته او دره لیرو مجموعهای از گوردخمههای دوره ساسانی و تدفینهای دوره اسلامی است که باستانشناسان از طریق بررسی آن میتوانند به خوبی طبقات اجتماعی دوره ساسانی و اسلامی را تشخیص دهند و مطالعه کنند. همچنین در سیراف، دومین نقشی که از کشتیهای تاریخی خلیج فارس وجود دارد شناسایی شد و این در حالی است که با کمبود چنین اسنادی درباره خلیج فارس بهویژه از دوره ساسانی مواجهیم.
تاریخ نایبند از دست رفته است
این باستانشناس زیر آب سپس به خلیج نایبند رسید که از اوایل دهه 80 که اولین بررسیها را در آن انجام داده و در تمام این سالها مراحل تخریب آن را دیده است. توفیقیان گفت: «میراث فرهنگی بوشهر با مسئله تصرف و سند گرفتن برای زمینها روبهرو است. درباره بندر هزارمردم، نیز با مشکلی مشابه روبهرو شدیم که فردی ادعای مالکیت داشت و میگفت پدرش روی آن زمین کشاورزی کرده است، اما آنجا تپه تاریخی بود و امکان نداشت. این داستان شامل خیلی از بنادر میشود و با گران شدن زمین، تصرف کردند، سند گرفتند و اکنون میراث فرهنگی در بسیاری موارد با اسناد رسمی روبهرو است.»
در اسلایدهای بعدی تصاویری ماهوارهای از آسیبهایی که آرامآرام به سواحل وارد شده دیده شد. توفیقیان گفت: «در سالهای اخیر تقریبا 90 درصد بنادر را تصاحب کردهاند. در اوایل دهه 80 ، یک تاق تنها بخش تاریخی سر پای بندر نایبند بود که معتقدم متعلق به خانه عضدالدوله بوده است اما آن را هم از بین بردند. به این دلیل اکنون فقط بخش کوچکی از بندر نایبند را در کنار دریا داریم که ممکن است آن را هم تصرف کنند.»
اسلایدهای بعدی تصاویر بندر نایبند را در سال 1388 نشان میداد که فقط فنس کوچکی در آن کشیده بودند. «جلوی این روند را نگرفتند و در سال 95 کمکم زمینها را تصاحب کردند و باغ و ویلا ساختند. سال 96 بخش شمالی آن طاق را ریختند و سال 1400 به عنوان آخرین بقایای معماری تاریخی بندر نایبند بهطور کامل تخریبش کردند و در نهایت تاریخ این بندر از دست رفت.»
به گفته او آخرین وضعیت تصاویر ماهوارهای نشان میدهد جز 10 درصد بقیه بندر نایبند تصرف شده. «در بندر حاره بساتین در نزدیکی نایبند نیز امروزه اثری باقی نمانده و فقط آثار بسیار مختصری کنار ساحل است که تپهای بزرگ است و نتوانستهاند تسطیح کنند. اما باقی بازماندههای تاریخی این بندر حاره بساتین هم تبدیل به ویلا و باغ و زمینهای مردم شده است.. در سواحل شرقیتر به بندر آپوستانا در پارسیان هرمزگان هم به جز اندک آثاری که کنار آب دارد (چند دستکند)، باقی تخریب شده و برای اهداف مختلف استفاده شده است.»
او سپس از بندر تیس در چابهار گفت؛ بندری ساسانی که یکی از نمونههای قلعه پرتقالی را دارد و در آن تدفینهای چالهسنگی دوران ساسانی باقی مانده است. این باستانشناس گفت: «انجام مطالعات باستانشناسی زیر آب در چابهار ضروری است چون در ساحل اشیای سفالی پیدا کردیم.»
او اضافه کرد: «بندر دیگر در جزیره قشم است. روبهروی قلعه پرتقالیها که اسکله مربوط به این قلعه بود را شهرداری تسطیح کرده و بدون توجه به هویت تاریخی این منطقه پارک درسته کرده است. محوطه اشکانی خوربس در قشم نیز در دهه 80 تخریب و تبدیل به یک مجموعه گردشگری کردند.»
توفیقیان در آخر ابراز امیدواری کرد که مدیریت کلان میراث فرهنگی و مدیریت استان فکری به حال بنادر کنند. «چون اینها بهترین اسناد ما درباره هویت خلیج فارس هستند. عربها که فقط چند نمونه از این بنادر را دارند به خوبی حفاظت کردهاند اما بازماندههای تاریخ ما در خلیج فارس به سرعت در حال نابودی است. روند تخریب روز به روز جلو میرود و متوقف نشده است.»
20 سال باستانشناسی زیر آب در ایران
توفیقیان در بخش دیگر این نشست با اشاره به اینکه بهطور کلی حدود 110 سال است که باستانشناسی زیر آب در دنیا آغاز شده گفت: «در ایران حدود دو دهه است که اولین گامها برای باستانشناسی زیر آب برداشته شده و این روند یکنواخت نبوده است به طوری که فعالیتها برای حدود 7-8 سال تعطیل شد. در این سالها گروه ما تلاش کرد قواسی یاد بگیرد و با استفاده از تجارب میدانی، باستانشناسی زیر آب را بشناسد. همچنین کار میدانی محدود انجام دادیم و در نهایت سال 95 گروه پژوهشی باستانشناسی زیر آب در پژوهشگاه میراث فرهنگی تصویب شد.»
او در ادامه به ابزار تخصصی این کار اشاره کرد و به نمونههایی از بسترهای بررسی شده و آثار یافته شده پرداخت؛ از جمله بررسی گروه باستانشناسی در دهه 80 در بندر تاریخی ریگ و یافتن سفالهای اوایل اسلام و دوره سامانی، شناسایی شواهد تاریخی (ظرفها، خمرههای اژدری و لنگر سنگی) اوایل اسلام و اواخر ساسانی در محوطهای روبهروی بندر بوشهر در سال 95، کشف آخرین بقایای جنگ سردار صفوی با پرتغالیها در قلعه پرتغالی هرمز.
تغییر اقلیم و تاثیر آن بر حفاظت
شهرزاد امینشیرازی، عضو هیات علمی پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی-فرهنگی نیز در گفتههای خود از تغییر اقلیم و تاثیر آن بر بازماندههای تاریخی حوزه فرهنگی خلیج فارس گفت. او با اشاره به عمر اشیای تاریخی گفت: «کار ما در پژوهشکده حفاظت و مرمت این است که سیر طبیعی زندگی اشیا و مواد فرهنگی را تا جای ممکن طولانیتر و در موارد نادر متوقف کنیم. هدف ما این است که به باستانشناسان و محققان زمان دهیم تا اطلاعات اشیا را استخراج و معنادار کنند و دانش جدیدی را خلق کنند.»
امینشیرازی ادامه داد: «ما میتوانیم با بررسیهای برآمده از کنولوژی به باستانشنایان کمک کنیم تا بتوانند تعبیر درست و دقیقتری از آن ماده داشته باشند و پازل اصلی تکمیل کنند و به نتیجه برسند.»
او سپس درباره اهمیت کار حفاظت و مرمت توضیح داد: «سرزمین ما خشک و نیمهخشک است و با وجود سواحل و آبراهههای بسیار، وسعت خشکیهای ما گستردهتر است. ایران سرزمین خاک است و این باعث میشود حفاظت و مرمت آثار آن، حفاظت و مرمت خشک باشد. این میان برخورد با اشیای مرطوبی که از زیر دریا یا هر آبگیری میآید، متفاوت است.»
این کارشناس مرمت و حفاظت با بیان اینکه حوزه فرهنگی خلیج فارس به دریا و بسترهای فرهنگی در کنار رودخانههایی که به این حوضه میریزند را در برمیگیرد گفت: «امروزه در پی تغییر اقلیم با تغییراتی با چهره زمین روبهرو هستیم که سبب بروز اتفاقات جدید و بیسابقهای در عرصههای فرهنگی و مطالعات باستانشناسی و تاریخی شده است.»
به گفته او تغییر اقلیم سبب شده است که بعضی آثاری که در روال عادی عمر بیشتری داشتند، در اثر یک سیل، خشکیدن رودخانه، پیشروی آب ناشی از توفانهای موسمی یا پسرفت آب تغییر کردهاند و امکان رویارویی با آثاری با ماهیت متفاوت که آمادگی برخورد با آنها را نداریم بیشتر شده است. او توضیح داد: «اینها آثاری است که جذب رطوبت باعث شده ماهیت برنامهریزی برای آنها متفاوت باشد.»
او اضافه کرد: «اگر باستانشناسان بخواهند آثار زیر آب را بررسی کنند، ما باید پشتیبانی کنیم. و برای اینکه آمادگی داشته باشیم، نیازمند آموزش هستیم. و حوزه فرهنگی خلیج فارس مسئله فقط شناسایی دو، سه بندر تاریخی و محو شدن یک گورستان تاریخی نیست، مسئله هویت ملی است و آن چیزی است که تمامی ایران نگران آن است و برایش دغدغه داد.»
امینشیرازی با اشاره به این موارد عنوان کرد: «سابقه ما در مطالبات و پروندهها و مناقشات بینالمللی ثابت کرده که هر چه بیشتر پروندهها را به پژوهشهای علمی مستند کنیم، شانس برنده شدن ما بیشتر است. و بخشی از این مطالعات ناشی از همکاری ما و باستانشناسان در حوزه بررسی مواد تاریخی و فرهنگی به دست آمده از کاوشهای علمی است. بنابراین جامعه حفاظت و مرمت باید آماده باشد تا هر زمان ادعایی درباره حوزه فرهنگی خلیج فارس مطرح شد، حرفمان را با قدرت به کرسی بنشانیم.»
عضو هیات علمی پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی-فرهنگی در پایان گفت: «میراث خلیج فارس مثل خود خلیج زنده و پویاست و منحصر به باستانشناسی نیست. باید متوجه باشیم سنتها، آداب و هنر و صنایع دستی هم بخش عمدهای از میراث خلیج فارس است و باید این حوزه را گستردهتر دید.»
|